معنی از غذاهای سنتی کرمان
حل جدول
بزقرمه
غذای سنتی کرمان
کشک کدو
شیرینی سنتی کرمان
کلمپه
از غذاهای سنتی
کوفته تبریزی
کرمان
مرکز استان کرمان
از غذاهای محلی کرمان
آش اوماج، بزقرمه، کشک کدو، آش عباسعلی، مجور کدو، لپه پلو
از غذاهای سنتی مازندران
سیر انار
آش گزنه
از غذاهای سنتی آذربایجان
قایقاناق
از غذاهای سنتی اصفهان
کالا جوش (کلهجوش)، بریان، خورش ماست، قیمهریزه
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
کرمان. [ک ِ] (اِ) قلعه و حصار. || بندر. (ناظم الاطباء).
کرمان. [] (اِخ) شهرکی از تبت که به قدیم از چین بود. (حدود العالم).
معادل ابجد
2556